باسلام
من قبل ازاینکه افرادی از نوشته ی بنده سوء استفاده نمایند ؛ تمنا دارم بدون جبهه گیری روی آنها فقط فکر کنید ؛ ( جدال قبلا" صورت گرفته است )
در جامعه امروزی شاهد خیانتهای مکرر توسط هم زنان و هم مردان به همدیگر میباشیم یعنی موارد بیشماری وجود دارد که مردها غیر از همسر خود با زن دیگری رابطه دارند و همینطور برعکس ؛ سوال ؛ چرا؟؟
چه چیزی گرایش زن یا مرد را علاوه بر همسرش به دیگری معطوف میدارد ؟؟
امروزه دیدن فیلمهای آنچنانی و ماهواره ها ووووو یکی از این دلایل است ؛ اما این موارد خیانت همیشه بوده است ؛پس در گذشته این خیانتها به چه دلیل صورت میگرفته است ؟؟
اول مرد به زن خیانت میکند یا برعکس ؟؟
نقش دین واعتقادات در جلوگیری از خیانت چیست ؟؟
شاید برای پاسخ عده ای شروع کنند به نسبت دادن مسائلی به زن یا مرد ؛ مثلا" بگویند ذات فلان مرد کثیف بوده یا ذات فلان زن هم ؛ به این دلیل یا آن دلیل کثیف است و....
اما با تمام این تفاصیر و القاب و نسبت دادنها باز با پدیده ای به نام خیانت زنان یا مردان به همسران خود مواجه هستیم و تاوقتی این علت را ریشه یابی نکنیم ؛ نمی توانیم پاسخ وعلاج آن را کشف نموده و توضیح دهیم .
اصولا" روابط جنسی بصورت حلال ؛ در بین زوج ودر ابتدای ازدواج یا نامزدی در اوج قرار دارد و گاهی ممکن است چند نوبت در طول شبانه روز ؛ معاشرت صورت بگیرد .
با مرور زمان و درگیرشدن در مسائل زندگی و اتفاقات و حوادث خواسته یا ناخواسته ؛ از شدت و تعدد این معاشرت کم میشود ؛ این کم شدن معاشرت معمولا" متاثر از رفتار مردان است چون زنان یکی از دلایل دوست داشته شدن از سوی همسر خود را ؛ میزان رغبت مرد برای آمیزش ؛ ارزیابی میکنند ؟؟!! و لذا در بد ترین شرایط روحی هم معمولا" به نیاز مرد پاسخ مثبت میدهند ( مگر در زمان عادت )
چون ذات زن مفعولی است ( اکثرا" ) هیچگاه به مرد اعلام نمی کنند که نیاز به معاشرت جنسی دارند و همیشه مثل یک آهو منتظر می مانند تا توسط شوهرشان شکار شوند .
عادت یکی از معضلات و عیوب در انسانها محسوب میشود و عادت کردن به همدیگر ؛ یکی از عوامل بازدارنده برای تحریک مرد است .
امروزه یکی از محرکها فیلمهای آنچنانی میباشد ( در مورد خیلیها ) که باعث میشود هم مرد وهم زن در ذهن خود همسان سازی کرده ودر واقع با یاد دیگری ؛ و توسط همسر خود ارضاء میشوند که در درازمدت منجر به کنجکاوی و تمایل برای امتحان را نیز به شدت بالا میبرد ؟؟!! و بعلاوه خیانت را به مرور زمان بصورت فرهنگ در میاورد و با گوش خود شنیده ام که برخی خانمها اظهار داشته اند ( اگر زنی تو این دوره زمونه غیر از شوهرش ؛ رفیق نداشته یاشه میگن امله ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
)
زنان علیرغم اینکه ذات مفعولی دارند ؛ اما تنها کسی هستند که میتوانند ؛ تحریک مرد را مدیریت و کنترل نمایند و چون در این خصوص هیچ آموزشی ؛ وجود ندارد ؛ صرفا" به غریضه تکیه شده و این غریضه نیز به شهادت تاریخ ؛ توانائی و قدرت لازم برای مدیریت را ندارد و دست آویز رفتن به راه شیطان شده است .
پس اول ؛ زن ومرد نیاز به معاشرت جنسی دارند دوم ؛ اثبات شده نیاز جنسی زنان خیلی خیلی بیشتر از مردان است سوم ؛ زن با یکبار ارضاء کامل و دلچسب ؛ مدتها به فکر معاشرت نیست مگر عواملی باعث تحریک شوند ( اکثریت زنان) چهارم ؛ مرد بعد از ارضاء کامل بلافاصله برای معاشرت بعدی نقشه میکشد مخصوصا" اگر دلچسب بوده باشد
پنجم ؛ زنان حدود 10 روز به دلایل خاص زنانگی از دسترس خارج میشوند ششم ؛ مبنای دوست داشته شدن از طرف زن ؛ تمایل و رغبت به انجام معاشرت جنسی و از طرف مرد میزان و سنجش دوست داشته شدن قرار میگیرد
هفتم ؛علاوه بر 10 روز خارج از دسترس قرار داشتن زن ؛ روزهائی را هم برای مرد باید درنظر گرفت که به دلایلی قادر به مجامعت نیستند و تمایلی به نزدیکی با زن نیستند
؛ هشتم ؛ بعد از کسر شدن روزهای از دسترس خارج شده ؛ حداکثر 15 روز از هر ماه بصورت مفید برای زن خانه باقی می ماند
نهم ؛ زن 15 روز از ماه فرصت برقراری رابطه جنسی را دارد ولی مرد اگر تحریک شو داز 30 روز در ماه ؛ 31 روز قادر به برقراری رابطه جنسی می باشد ؟؟؟
دهم ؛ مردان به راحتی و کمتر از کسر ثانیه ؛ توسط زنان دیگر قابل تحریک و وسوسه می باشند و اکثر مواقع فریب هم میخورند
یازده ؛ منابع مالی در یک زندگی زناشوئی محدود بوده و اگر مرد توسط زن دیگری فریب بخورد این منابع مالی از گلوی خانواده سرقت و به دامن زن فریبکار ریخته میشود (متاسفانه )
دوازدهم ؛ کسری منابع مالی به اختلاف بین زن وشوهر دامن زده و گرایش و مجامعت جنسی را هم تحت الشعاع قرار میدهد
سیزدهم ؛؛ کم شدن روابط جنسی بین زن و شوهر به دلیل اینکه معیار دوست داشته شدن زن این مجامعت فرض میشود ؛ کمبود آن منجر به انجام کارهای تلافی جویانه و تخریبی میشود که باز هم به روابط جنس زن ومرد آسیب وارد مبکند و دفعات آن را کم میکند
چهاردهم ؛ برخی زنان بیوه یا بعضی زنان شوهر دار و حتی دختر های به ظاهر باکره ؛ به دلیل کسب مال نامشروع و تامین مخارج زندگی ؛ به دنبال مردان حوسران میگردند تا آنها را اسیر مطامع خویش سازند و زندگیشان را به یغما ببرند
پانزده ؛ برخی زنان که احساس خیانت از طرف همسر خود دارند و به دلیل انتقام ؛ یا نیاز جنسی کور مانده و همچنین به دلیل ضعف ایمان مذهبی خود را به مردان مشتاق و برای اولین بارعرضه می نمایند و پس از اینکه خیانت تبدیل به عادت شد ؛ روی این خیانت به عنوان منبع در آمد حساب میکنند و حتی اگر دنبال در آمد نباشند ؛ از مجامعت و هرزگی لذت خواهند
برد اگر مجموعه ی این کنش و واکنشها را بررسی نمائیم و در ذهن خود به مجموعه کامل آن یکجا فکر کنیم ؛ خود به خود به این نتیجه میرسیم که ساختار خانواده از هیچگونه امنیت کافی و مطمئن بر خوردار نیست و همواره به شهادت آمار طلاقها ؛ این امنیت کمتر و کمتر میگردد !! و به شرح گفته شده مورد تعرض زنان هرزه قرار میگیرد .!
برای مدیریت و تامین امنیت خانواده 3 راه بیشتر وجود ندارد (( ریشه امنیت خانواده میزان معاشرت جنسی و مشتاقانه بین زوجین میباشد و با تخریب آن زمینه برای هر اتفاقی مهیا میگردد ))
1- تقویت شدید شعاعر دینی و مذهبی و عمل کردن واقعی به احکام و چنگ زدن به اوامر اللهی؛ مثلا" نگاه نکردن به نامحرم ؛ قرار ندادن خود در شرایط تحریک که منجر به گناه خواهد شد ؛ کنجکاوی بی مورد و تجسس که حرام شده و رعایت پوشش مناسب و ...........
2- آموزش زنان در خصوص نحوه تحریک کردن شوهران خود و باز کردن باب شوخیهای تحریک کننده با همسران و مخصوصا" روزهائی که نیاز بیشتر احساس میشود و این موضوع باید در کتب درسی هم گنجانیده شود .
3 مدیریت شهوت و میل جنسی با ورود زن رسمی وبصورت آگاهانه و آشکار و نه مخفیانه (( زن دوم و رسمی ))
در این خصوص نکات جزئی قابل ذکر می باشد
اصولا" زنها از بعد رقابت با زنهای دیگر ؛ بسیار ضعیف عمل می نمایند و بعضا" این ناتوانی بصورت حسادت خود را بروز میدهد ؛ خداوند از این ضعف ؛ عامل بسیا قوی برای تداوم و قوام زندگی ساخته است ( ولی من و ماها عمل نمی کنیم ) به این صورت که موضوع را فرض می کنیم
مردی دارا دو همسر بصورت رسمی و قانونی بوده و برای هر دو آنها نیز زندگی مناسب مهیا نموده است
یک روز را دستور اسلامی پیش زن اول و یک روز را نیز پیش زن دوم سپری میکند
با توجه به حس رقابت بین این دو زن که از وجود همدیگر آگاهی دارند و حتی سلام علیک هم می کنند ؛ منجر به این میشود که هر کدام به طریقی در صدد جلب توجه شوهر شان بر آمده و همین سعی منجر به آن میگردد که در فرصت 15 روز و مناسب برای معاشرت جنسی ؛ حد اکثر بهره برداری بوجو خواهد آمد ؛ بصورت شرعی و قانونی و بدون دغدغه و سرقت منابع مالی از خانواده که در روش خیانت و مخفیکاری وبیماریهای منتسب به آن و..... بوجود آید و مهمترین رکن در پایداری زندگی که همان معاشرت جنسی است ؛ به اندازه کافی سیراب شده و از آن به بعد مشکلات و دغدغه زندگی هرچیز که باشد ؛ نیاز جنسی نیست !! و معمولا" مادی و پولی خواهد بود .
ووقتی که آرامش جنسی بر قرار شد ؛ و رقابت هم توسط مرد بین زنان تشدید شود ؛ به این ترتیب مرد خانواده ؛ هر روز اشتیاق رفتن به نزد آن یکی را دارد و لذا مجال و فرصت از زنان هرزه و خیابانی ؛ یا زنان خائن( شوهر دار ) گرفته شده ؛ و مردان و زنان شوهر دار دلیل و توجیه خود برای خیانت را از دست میدهند و به سمت اصلاح امور جامعه پیش خواهیم رفت
ولذا چون حد اقل سه راه برای مدیریت معاشرت جنسی وجود دارد پس ازدواج مجدد توسط خداوند واجب نشده تا هر مردی ؛ از جایش بلند شد ؛ دنبال چند همسری باشد اما در عین حال باید پذیرفت که ازدواج مجدد و چند همسری خیلی بهتر از گناه و ورود به بازار هرزگی است و در هر صورت وجود قانون بهتر از بی قانونی می باشد ؛ مخصوصا" اگر قانون اللهی باشد
و به ناگزیر باید گفت و شاهد هستید که در هر کوی و برزن و خیابان و فروشگاه ؛ به محض لبخند از سوی زنان ؛ مردان بی ایمان به هر ترفندی شماره تلفن رد وبدل میکنند و قرار ملاقاتهای شوم گذاشته میشود و آمار طلاق و خیانت زوجین به همدیگر روز به روز بیشتر میگردد ؟؟!! چون به شرح پیش گفته شده هم ایمانها ضعیف است و هم بازار عرضه ی هرزگی و فریبکاری برخی زنان بیشتر و داغتر شده است .!!